تحقیق استفاده از باکتریهای مقاوم به اسید برای تولید اتانول از زباله خانگی
در حال حاضر ، تمایل بسیاری به
مواد مختلف مورد استفاده در تولید اتانول از طریق تخمیر معمولاً به سه نوع اصلی تقسیم می شوند . نخست قندهایی که می توانند مستقیماً به اتانول تبدیل شوند ملاس و شکر نرم معمولاً بدین طریق مورد استفاده قرار می گیرند . این سوبستراتها به پیش تیمار پیچیده ای نیاز ندارند آنها به میکروارگانیزنهای مناسب نیاز است . مزیت این فرایند تکنولوژی آن است ، با این حال مقادیر کم سوبستراتها و هزینه بالا مانع از کاربرد صنعتی آن می شود . دوم ، ذرت گندم و سایر غلات که با عملکرد آنزیمها باید به قندهای قابل تخمیر هیدرولیز شوند عمدتاً در صنعت تولید اتانول از آنها استفاده می شود با این حال خطر رقابت برای غلات او وجود درادر . سوم ، مواد سلوی که باید بوسیله روشهای پیش تیمار نظیر اسید یا آنزیم به قندها تبدیل شوند و اغلب در سراسر جهان از ان ها استفاده میشود . از آنجا که آنها مزایایی چون هزینه پایین مقادیر زیاد و عدم خطر رقابت دارند محققان در تمام دنیا تمایل بسیاری به قابلیت آنها برای تولید اتانول نشان می دهند . منبع ایده آل برای تولید اتانول باید مقرون به حرفه و سرشار از کربن باشد استفاده از ضایعات قابل بازیافت ، ارزان و فراوان برای تولید اتانول توجه محققان را جلب نموده است اما در مورد زباله خانگی مواردی از استفاده از این ماده برای تولید اتانول مشاهده نمی شود . زبالهه ایخانگی که حجم عظیمی از زباله های شهری را تشکیل می دهند . رطوبت بالا و ترکیبات ارگانیکی دارند که به آسانی فاسد شده و حمل آنها دشوار است . از سوی دیگر مواد مغذی فراوان داخل این زباله ها آنها را تبدیل به مواد خام ایده آل برای محصولاتی با ارزشی نظیر اسید لاتیک CH4 ، هیدروژن و … می سازد . استفاده اززباله خانگی برای تولید اتانول می تواند خطر آلودگی و هزینه تولید اتانول را کاهش دهد از این رو ارزش بررسی شدن را داراست .
علاوه بر استفاده از مواد کم هزینه ، تکنولوژیهای دیگری برای موثر و مقرون به صرفه بودن تولید اتانول انجام شده است نظیر استفاده از گونه هایی با قابلیت تولید اتانول بالا بازیافت سلولی از طریق رسوب یا فقط غشاء . از میان این تکنولوژیها تولید اتانول تحت شرایط غیر استریل می تواند در استریلیزاسیون و پخت نشاسته موثر باشد . علاوه بر این می تواند این فرایند راحتی ساده تر از قبل سازد ، از این رو توجه بسیاری از محققان را جلب نموده است . معمولاً شرایط اسیدی برای جلوگیری از آلودگی بوسیله میکروارگانیزم و عملی ساختن تخمیر غیر استریل ، کنترل می شد . برای تحقق این هدف ، میکروارگانیزم تولید اتانول مقاوم به اسید ، در این مطالعه حائز اهمیت بسیاری است . زیموموناس موبیلس نوعی باکتری تولید کننده اتانول گرم منفی که قادر به تحمل غلظت بالای اتانول و تخمیر در طیف ph گسترده می باشد به نحوی وسیع مورد مطالعه قرار گرفته است . استفاده از ز.موبیلیس مقاوم به اسید در گلوکز تحت شرایط غیر استریل ، با موفقیت انجام شد . در صورتی که بتوان و آیند تخمیر مقرون به صرفه و تولید موثر اتانول بوسیله ز.موبیلیس را در زباله خانگی انجام داد ، می توان این فرآیند را با هزینه کمتر و کارایی بالاتر تولید کرد . علاوه بر این فرآیند ساکاریمیکالیون و تخمیر (ssf) را می توان با ترکیب هیدرولیز آنزیمی و تخمیر اتانول به صورت یک عملیات مجزا تبدیل کرد . در این روش می توان به جای راکتورهای جداگانه از یک مورد استفاده کرد ، و بازداری محصول نهایی از هیدرولیز آنزیمی را از بین برد . قند کاهنده در طول کل فرآیند ، در سطح پایین می ماند که آلوده شدن آن را دشوار می سازد . هدف این مطالعه انتخاب و استفاده از باکتریهای مقاوم به اسید برای تولید اتانول از زباله خانگی بوسیله ssf بود . هر دو فرآیند استریل و غیر استریل برای برررسی امکان تولید اتانول با این گونه ویژه مقایسه شد .
۳- نتایج
برای جلوگیری از آلودگی ph پایین ۴ در شرایط غیر استریل کنترل شد از این رو تسلط باکتریهای مقاوم به اسید در چنین فرایندی اهمیت بسیاری داشت . هر چند ز.موبیلسین قادر به تخمیر در طیف وسیعی از ph بود (۷-۳) ، برا ی انجام موفق این فرآیند به باکتریهای مقاوم به اسید با سرعت رشد بالا نیاز است . برای رسیدن به این هدف یک جهش زای انتخابی برای تامین این نیاز ویژه انتخاب شد . ز.موبیلیس رشد یافته ، در محیط انتخابی با ph 4 ، کشت داده شد . سپس کلونی های بزرگ برای تخمیر اتانول تحت شرایط اسیدی انتخاب گردید . همین روند ، برای ۳ بار آزمایش ، برای اطمینان از سازگاری این گونه ها با محیط اسیدی انجام شد . سپس گونه با بهترین عملکرد انتخاب شده و در یخچال در دمای c 4 نگهداری شد . از طریق این سیستم انتخاب گونه ای با مقاومت به اسید به نام GZNSL به دست آمده بسته نهایی تخمیر گونه در تصویر ۱ ارائه شده است ، آزمایش شاهد با گونه والد در PH اولیه ۶ انجام شده و گونه انتخابی در PH 4 استفاده شد . از تصویر می توان مشاهده کرد GZNSL مقاوم به اسید می تواند g/l 48 اتانول تولید کند تنها اندکی کمتر از شاهد (g/l 52 ) که نشان داد GZNSL می تواند تحت شرایط اسیدی با موفقیت اتانول تولید کند . نظیر قند کاهنده ، هردو گونه قادر به تجزیه موثر قند کاهنده بودند . قند کاهنده در حدود ۳۶ ساعت به سطح پایینی می رسد . برای کاستن از زمان کشت ، برای بدست آوردن تولید بیشتر اتانول با زمان کمتر باید تحقیقات بیشتری انجام داد ( تصویر ۲ ).
برای بررسی قابلیت فوق العاده تخمیر اتانول PH پایین یک تخمیر اتانول غیر استریل به وجود آمد . ز.م.بیلیس GZNSL را در شرایط غیر استریل کشت داده شده که بوسیله HCL ، تا PH ۴ ، تنظیم شده بود . برای مقایسه تخمیر با GZNSL نیز در PH 4 انجام شد . آزمایش شاهد ، با گونه والد تحت شرایط بهینه از قبل تعیین شده (PH 6 ، کشت ۱۰% و دمای C 30 ) با شرایط استریل انجام شد .
در PH4 ، شرایط اسیدی مانع آلودگی بوسیله این ارگانیزم بود . باکتریهای مقاوم به اسید ، باکتریهای غالب درون سوبسترات بودند . تصویر ۳ نشان می دهد که GZNSL قادر به تولید g/l46 تحت شرایط غیر استریل بود (B) فقط ۶۵% کمکتر از غلظت بهینه در شرایط استریل (A) و حدود g/l 6 ، کمتر از آزمایش شاهد مصرف قند کاهنده ، تحت این ۳ وضعیت تا حدودی مشابه بود . همگی آنها در حدود ۳۶ ساعت سطحی پایین به دست اوردند . تحقیق انجام شده در مطالعه وانگ ، نشان داد که تخمیر اسید لاکتیک غیر استریل بهتر از استریل انجام شد. این مقاله ذکر می کند که میکروارگانیزم پبچبده درون زباله خانگی ، می تواند محصولی دلخواه تولید کند ، بویژه می تواند هیدرولیز سوبسترات را تسریع نماید . کلی از مزایای ssf این است که قند کاهنده را می توان در سطحی پایین نگه داشت ، بنابراین سوبسترات موجب اثر بازدارندگی نمی شود . در واقع فرایند استریل می تواند تا روی اثری زیانبار برای فرآیند تخمیر داشته باشد ، بویژه به علت واکنش میلارد میان گلوکز و منابع نیتروژنی ، در دمای بالای اتوکلاو ، گروه هیدروکسیل گلوکز و آمینه منابع نیتروژنی نظیر پتون و عصاره مخمر واکنش داده منجر به ضایعاتی با انباشت رنگدانه می شود . از بین رفتن منبع نیتروژن ، که برای رشد سلول ضروری است ، بر فعالیت آنزیمی سلولای بالغ ، موثر است . علاوه بر این در فرآیند غیر استریل ، میکروارگانیزم کشته نشده ، در طول فرآیند می تواند موجب تولید سوبسترات دلخواه بویژه برای هیدولیز نشاسته گردد . مکانیزم تخمیر غیر استریل ارزش بررسی را داشت ، چرا که این روش هزینه پایین برای استریلیزسیون ، و غلظت اتانول بالا داشت .
مشکلات اصلی در تولید اتانول ، نه تنها در مواد خام بلکه در الودگی ایجاد شده در فرآیند بویژه ضایعات تقطیری می باشد . گزارش شد که با ۱۲ تن ضایعات تقطیری ، ۱ تن اتانول تولید می شود . تیمار ضایعات تقطیری با حجم عظیم cod تا g/l100 و PH 5/4-8/3 دشوار بود . از تکنولوژی پیشرفته اکسیداسیون و سایر روشهای تیمار بیوشیمایی ، برای تیمار این نوع فاضلاب استفاده شد . هزینه بالا برای چنین تیماری ، یکی از نقاط ضعف فرآیند تولید اتانول بود .
در حالیکه از سوی دیگر سوبسترات آلی داخل ضایعات را می توان منبع محسوب کرد ، گزارش شد که از ضایعات تقطیری می توان برای تولید مواد مرتبط با غذا نظیر پروتئاز ، شیتوزلن و ادویه استفاده کرد. برای استفاده کامل از ضایعات تقطیری بازیافت ضایعات برای تولید اتانول شبها راهی است که از سوی برخی محققان ، بررسی شده است . تحقیقات شی نشان داد که تولید اتانول به وسیله گلوکز می تواند موجب تولید موفق این ماده شده و هیچ اثر زیانباری پس از هشت عملیات مشاهده نشد .
ویژگی تقطیری زباله خانگی نشان داده شده در جدول ۲ و ۳ نشان داد این نوع ضایعات حاوی cod و نیز پروتئین خام بوده و غلظت یون فی نیز در سطحی بالاست که برای تولید اتانول مناسب می باشد . علاوه براین از ویژگی اسیدی (۲/۴ – ۸/۳ ) این مایع می توان برای تنظیم PH سوبسترات بدون نیاز به hcl استفاده کرد . چنانچه بتوان از ضایعات تقطیری زباله خانگی با موفقیت در تولید اتانول استفاده کرد ، نه تنها آلودگی کنترل شده بلکه در هزینه نیز صرفه جویی می شود . به منظور آزمایش امکان تولید اتانول بوسیله ضایعات تقطیر از زباله خانگی آزمایش بازیافت براساس روش ذکر شده در بخش ۲٫ ۲ انجام شد ، فقط آب لوله کشی با ضایعات جایگزین شده از فرایندهای استریل (B) و غیر استریل (A) . برای بررسی نتایج استفاده شده و افزودن آب لوله کشی با HCL برای تنظیم PH ، نمونه شاهد انتخاب شد . تصویر ۳ اتانول و قند کاهنده آزمایش را نشان می دهد مشاهده شده که اتانول با این ضایعات تحت شرایط استریل بالاترین غلظت اتانول g/l 50 ، g/l 2 بیش از شرایط غیر استریل و حدودg/l 4 بیش از آب لوله کشی را دارا بود . استفاده از این ضایعات در مورد تولید اتانول بهتر از آب انجام شد که نشان داد مواد مغذی درون ضایعات برای تولید اتانول مفید بودند . اتنول تحت شرایط استریل در مقایسه با فرآیند غیر استریل ، در انتها فرآیند اندکی بالاتر بود . این نتیجه با بخش ۲٫ ۳ مشابه بود
تحقیق استفاده از باکتریهای مقاوم به اسید برای تولید اتانول از زباله خانگی
نوشته تحقیق استفاده از باکتریهای مقاوم به اسید برای تولید اتانول از زباله خانگی اولین بار در فايل مارکت - بازار فايل. پدیدار شد.
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
تحقیق تعيين شيوع تنگي متائوس و عوارض آن بر كليه ها و مجاري ادراري در شيرخوران و كودكان
تعيين شيوع تنگي متائوس و عوارض آن بر كليه ها و مجاري ادراري در شيرخوران و كودكان مراجعه كننده به بيمارستان كاشاني تهران در نيمه دوم سال ۸۱
پيش گفتار
با وجود پيشرفت روزافزون
در اين پايان نامه به بررسي ۳۵ مورد تنگي مئاتوس در كودكان و شيرخواران پرداخته شده است. توضيحات اجمالي در مورد نحوه برخورد با اين بيماران ، علائم ، روشهاي تشخيصي ، عوارض و شيوه هاي درماني از جمله نكات مهمي است كه در اين مجموعه آورده شده است.
مقدمه
انسداد و استاز بدليل اثر آسيب رسان آنها بر عملكرد كليه جزء مهمترين اختلالات اورولوژيك مي باشند . اين دو عارضه در نهايت منجر به هيدرونفروز مي شوند كه نوع خاصي از آتروفي كليه است و مي تواند سبب
آناتومي پيشابراه
مجراي پيشابراه مرد بصورت كانالي براي دو سيستم ادراري و ژنيتال عمل مي كند . اين مجرا از سوراخ داخلي در مثانه شروع شده و تا مه آي خارجي در انتهاي آلت تناسلي ادامه دارد . طول مجرا در حدود cm 20 ـ ۱۸ مي باشد به جز در مواقع عبور ادرار و مني از داخل مجرا كانال پيشابراه روي هم خوابيده و بصورت يك شكاف مي باشد . بطور كلي مجراي پيشابراه را به دو قسمت قدامي و خلفي تقسيم مي كنند ولي در كتب مرجع اورولوژي پيشابراه به سه قسمت پروستاييك ، غشايي و غاري ( پندولوس ) تقسيم مي گردد .
پيشابراه در طول غدد پروستات عبور مي كند و توسط سطح قدامي آن پوشيده شده است . پيشابراه پروستاتيك با اپي تليوم ترانزيشنال پوشيده شده است كه ممكن است تا مجراي پروستات ادامه داشته باشد .
اوروتليوم ( بافت پوششي يورترا ) توسط يك لايه طولي داخلي و يك لايه حلقوي خارجي از عضلات صاف پوشيده شده است .
يك ستيغ پيشابراهي (urethral crest) در قسمت خلفي خط وسط غدد پروستات بطرف داخل بر جسته شده است كه در طول يورتراي پروستاتيك ادامه دارد و در محل اسفنكر داخلي ناپديد مي شود .
در دو طرف اين ستيغ (crest) يك شيار تشكيل شده است. (Prostatic Sinus)كه جهت درناژ عناصر غددي مي باشد . از قسمت وسط اين ستيغ پيشابراه با زوايه قدامي تقريباً ْ۳۵ شروع مي شود اما زوايه آن مي تواند بين صفر تا ْ۹۰ تغيير كند . اين زاويه يورتراي پروستاتيك را به دو قمست پروگزيمال ( پره پروستاتيك ) و ديستال
( پروستاتيك ) تقسيم مي كند كه از نظر عملكرد و آناتومي متفاوت مي باشند .
پيشابراه پره پروستاتيك : (pre prostatic urethra)
اين قسمت داراي يك مجراي ستاره اي شكل است و حدود ۵/۱ ـ ۱ سانتي متر طول دارد . بطور عمودي از گردن مثانه خارج شده و تا سطح فوقاني غده پروستات ادامه دارد. پيشابراه پره پروستاتيك و گردن مثانه توسط باندهاي عضلاني صاف احاطه شده است كه اين رشته هاي عضلاني تشكيل يك حلقه واضح را داده اند . باندهاي عضلاني اين قسمت از مجرا كه اسفنكتر داخلي را تشكيل مي دهند بوسيله بافت همبندي كه حاوي تعداد زيادي رشته هاي الاستيك هستند از يكديگر جدا مي شوند . برخلاف عضلات صاف مثانه ، رشته هاي عضلاني صافي كه قسمت پروگزيمال مجرا را احاطه كرده اند تقريباً بطور كامل عاري از رشته هاي عصبي پاراسمپاتيك كلينرزيك هستند و تنها بوسيله تعداد زيادي اعصاب سمپاتيك نان آدرنرژيك عصب دهي مي شوند . انقباض اسفنكتر داخلي از برگشت مايع انزال از پروگزيمال بداخل مثانه جلوگيري مي كند .
پيشابراه پروستاتيك : (prostatic urethra)
مجراي پروستاتيك كه تقريباً ۴ ـ ۳ سانتي متر طول دارد عريض ترين و قابل انبساط ترين قسمت از پيشابراه است . اين بخش داخل غده پروستات قرار داشته و به سطح قدامي غده نزديكتر مي باشد . مجراي پروستاتيك از انتهاي پيشابراه پره پروستاتيك شروع و كل طول غده پروستات از قاعده تا راس آن را طي مي كند . در بخش اعظمي از ديواره خلفي آن يك برجستگي مياني وجود دارد كه ستيغ پيشابراه ناميده مي شود . اين امر باعث آن شده است كه در برش عرضي مجرا هلالي شكل به نظر برسد . در هر طرف اين ستيغ فرورفتگي وجود دارد كه سينوس پروستاتيك ناميده مي شود . كف هر كدام از اين فرورفتگي هاي بوسيله مجراي غده پروستات سوراخ شده است . ستيغ پيشابراه در نيمه ارتفاع خود تبديل به يك برجستگي ديگري مي شود كه
collculus seminalis نام دارد. در قله اين برجستگي منفذ شكاف مانند اوريكول پروستات قرار دارد . بر روي هر دو طرف يا درست در ميان اين منفذ دو سوراخ كوچك تر قرار دارند كه مربوط به مجاري انزالي مي باشند . اوريكول پروستات يك بن بستي است كه حدوداً ۶ ميلي متر طول داشته و در ضخامت پروستات ، در خلف لوب مياني آن واقع شده است و جهت آن بطرف بالا و عقب مي باشد . ديواره هاي اوريكول از بافت فيبرو ، رشته هاي عضلاني و غشاء مخاطي تشكيل شده است . چون لايه اخير داراي تعداد زيادي غدد كوچك است به نظر مي رسد كه در اثر پيشرفت و تكامل مجراي پارامزونفريك يا سينوس اوروژنيتال ساختماني شبيه واژن پيدا كرده است . بنابراين گاهي اوريكول پروستات را بنام vagina Masulina مي نامند ولي چون منظره آن بيشتر شبيه رحم است به همين دليل به آن واژه اوريكول اطلاق مي گردد .
در انتها بايد متذكر شد كه مجراي پيشابراه پروستاتيك داراي يك لايه خارجي از رشته هاي عضلاني مخطط حلقوي است كه در امتداد رشته هاي عضلاني پيشابراه غشائي قرار گرفته است و ايجاد يك برجستگي از عضلات مخطط را مي كند كه اسفنكتر خارجي را شكل مي دهد .
پيشابراه غشايي در طول مسير خود از آپكس پروستات تا غشاء پرينئال به طور متوسط ۵/۲ ـ ۲ سانتي متر مي باشد ( ۵ ـ ۲/۱ ) سانتي متر . اين قسمت توسط اسفنكتر خارجي پيشابراه به طور ناكامل و بصورت يك صفحه مسطح عضلاني ساندويچ شكل بين دو لايه فاسيايي قرار گرفته است . اين قسمت كوتاهترين و باريكترين بخش مجرا مي باشد . در ضمن اين قسمت قابليت اتساع كمتري دارد .
پيشابراه غشايي با يك انحناي ملايم از غده پروستات خارج گرديده و وارد بولب آلت مي شود . مجرا در هنگام عبور از ميان غشاء پرينئال در
تحقیق تعيين شيوع تنگي متائوس و عوارض آن بر كليه ها و مجاري ادراري در شيرخوران و كودكان
نوشته تحقیق تعيين شيوع تنگي متائوس و عوارض آن بر كليه ها و مجاري ادراري در شيرخوران و كودكان اولین بار در فايل مارکت - بازار فايل. پدیدار شد.
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
تحقیق تكوين يك روش گاز كروماتوگرافي انتخابي جهت تعيين مقدار آمانتادين در مايعات بيولوژيك
چكيده
در اين تحقيق يك روش ساده و كم هزينه به منظور تعيين مقدار آمانتادين در سرم با استفاده از دستگاه گاز كروماتوگراف طراحي گرديد.
در اين روش از گاز حامل
در شرايط مذكور پيك آمانتادين ،استاندارد داخلي از يكديگر و مواد آندوژن به خوبي جدا گرديد. ضريب تغييرات درون روزي و بين روزي روش آناليز در حد قابل قبول بوده و حد آشكارسازي روش ۸/۰ محاسبه شد.
واژه هاي كليدي: آمانتادين ،ساس ،پلاسما
Title:
Author : Arezou Fattahi
Super Visors: Dr. A.Zarghi and Dr. A. Tabatabaie.
Adress: School of Pharmacy, Shaheed Beheshti university of medical sciences, Tehran, P.O.Box: 14155-6132
Abstract:
In the study amantadine was determined by a ?? gas chromatography (G.C) method ?? FID detector??
Nitrogen was used as carrier gas, on a OV16 column, with internal standard , pseudoephedrin HCL.
Serum Samples prepration was performed by protein preciptation using perchioric Acid, then extraction with diethil ether. Recovery of the method was perfect.
Standard and endogenous compounds.
The percentage of coefficient Variation of intra-day and inter-day analysis method was approved and detection limit of the method 0.8 was calculated.
Key words: Aman tadin, G.C, Plasma
پيشگفتار
آمانتادين دارويي ضد ويروسي است كه داراي خواص آنتي پاركينسوني است
بيماري پاركينسون چهارمين بيماري شايع نورودژنراتيو در افراد مسن است . كه ۱% افراد بالاي ۶۵ سال و ۴/۰% افراد بالاي ۴۰ سال را تحت تأثير قرار ميدهد . سن متوسط شروع حدود ۵۷ سال است . ( ۱ )
در پاركينسون اوليه ، نورونهاي جسم سياه و ساقه مغز از دست مي روند كه دليل آن شناخته نشده است . از دست رفتن اين نورنها باعث كاهش نوروترنسميتر دو پامين در اين مناطق مي شود . شروع معمولاً بعد از ۴۰ سال است .
پاركينسونسيم ثانويه ، در اثر بيماريهاي ايديوپاتيك دژنراتيو ، داروها ، يا توكسين ها ايجاد مي شود . شايع ترين دليل پاركينسونيسم ثانويه مصرف داروهاي آنتي سايكوتيك و رزرپين است كه بوسيله بلوك رسپتورهاي دو پامين باعث پاركينسون مي شوند . دلايل ديگر عبارتند از مونواكسيد كربن مسموميت با منگنز ، هيدروسفالوس ، تومورها و انفاركت هايي كه مغز مياني را تحت تأثير قرار مي دهند . ( ۱ )
داروهايي كه سبب ايجاد سندرم پاركينسونيسم مي شوند يا آنتاگونيست رپستورد و دوپامين هستند ( مثل داروهاي آنتي سايكوتيك ) ، يا سبب تخريب نورونهاي دوپا منيرژيك در نيگرو استر يا تال مي شوند . ( مثل MPTP ) ( 2 )
در ۵۰ تا ۸۰ درصد بيماران ، بيماري بي سرو صدا و غافلگيرانه با ۴ تا ۸ HZ ترمور ( Pill – rolling ) يك دست شروع مي شود . ترمور و لرزش در حال استراحت بيشترين مقدار است و در حال حركت كمتر مي شود . و در هنگام خواب ناپدپد مي شود . و با فشارهاي روحي و خستگي بيشتر مي شود . معمولاً دست ها و بازوها و پاها بيشتر تحت تأثير قرار مي گيرند . و به همين ترتيب فك ، زبان ، پلك هم مي توانند تحت تأثير قرار بگيرند . اما صدا لرزش پيدا نمي كند . در خيلي از بيماران فقط ريجيديتي رخ مي دهد . و لرزش وجود ندارد . سفتي پيشرفت مي كند و حركات كند مي شود . ( برادي كاردي ) يا كم مي شوند ( هيپوكينزيا ) و يا شروع حركات سخت مي شود ( آكينزيا ) .
كه سختي و هيپوكينزي ممكن است منجر به درد و احساس خستگي شوند . صورت شبيه ماسك مي شود . با دهان باز و ناپدپد شدن برق چشم ها كه ممكن است بادپرسيون اشتباه شود . راه رفتن مشكل مي شود . فرد به اين سو و آن سو حركت مي كند و خودش را مي كشد . قدم ها كوتاه و بازوها در كنار كمر ثابت اند و حركت نمي كنند. ( ۱ )
بيماري پاركينسون معمولاً پيشرونده است و منجر به ناتواني فزاينده مي شود مگر اينكه درمان موثر انجام گيرد . غلظت دوپامين كه بطور طبيعي در هسته هاي قاعده اي مغز بالا مي باشد در پاركينسونيسم كاهش مي يابد . تلاش هاي دارويي براي تقويت فعاليت دوپامينرژيك با آگوسيت هاي دوپامين توفيقاتي در تخفيف تعداد زيادي از علايم كلينيكي اين عارضه داشته است . يك رويكرد ديگر كه مكمل روش قبل است عبارتي از ايجاد تعادل طبيعي بين تأثيرات كولينرژيك و دوپامينرژيك روي هسته هاي قاعده اي توسط داروهاي آنتي موسكاريني مي باشد . ( ۲ )
۱ ـ Carbidopay levodopa
۲ ـ Bromocriptine
۳ ـ Pergoide
۴ ـ Ropinirole
۵ ـ Pramipexole
۶ ـEntacapone
۷ ـ Tolcapone
۸ ـ Selegiline
۹ ـ Amantadin
۱۰ ـ Trihexphenidy
پودر سفيد رنگ كريستالي كه به راحتي در كلروفرم حل مي شود و در آب بسيار كم ( spaningly ) حل مي شود .
PH محلول ۲۰% آبي آن بين ۳ و ۵ است .
نام شيميايي آن مي باشد ( ۴ و ۵ )
فرمول ساختماني آن
پودر سفيد كريستالي ، با نقطه ذوب همراه با تخريب آن
به نسبت ۵/۲ : ۱ در آب ، ۵ : ۱ در اتانول و در كلروفرم حل مي شود . و در اتر نسبتاً غير قابل حل است . ( ۴ و ۵ )
آمانتادين سولفات
Pka = 104
جذب : به راحتي و اغلب به طور كامل از دستگاه گوارش جذب مي شود . يك دوز mg100 خوراكي آن سطح سرمي در مدت ۸ ـ ۱ ساعت ايجاد مي كند( ۶ ) اوج غلظت پلاسمايي ۴ ساعت بعد ازمصرف ايجاد مي شود. (۴ و۵)
حداكثر غلظت بافتي هنگامي كه دوز mg100 هر ۱۲ ساعت مصرف شود در مدت ۴۸ ساعت ايجاد مي شود ( ۶ )
بعد از مصرف خوراكي آمانتادين در بافتهايي مانند قلب و كليه و كبد و شش ها يافت شده است . از جفت و سد خوني ـ مغزي عبور مي كند و همچنين به شير ترشح مي شود . پروتئين با يندينگ آن در حدود ۶۷% است . ( ۴ )
بيشتر دارو به صورت دست نخورده از طريق اسيون گلومرولي دفع مي شود . هر چند متابوليت استيله هم در ادرار رديابي شده است . (۴ )
در حدود ۵۶% دوز به صورت دست نخورده در مدت ۲۴ ساعت در ادرار وارد مي شود و در حدود ۸۶% آن در طي ۴ روز وارد ادرار مي شود . ( ۶ )
مكانيسم دقيق آن شناخته نشده است اما تصور مي شود باعث ريليز دو پامين از انتهاي دو پامينرژيك اعصابي مي شود كه در جسم سياه افراد پاركينسوني باقي مانده اند . ( ۷ ) در بيماري انفلوانزا ، آمانتادين از نفوذ ذرات RNA ويروس به سلول ميزبان جلوگيري مي كند . همچنين از نسخه برداري ويروس جلوگيري مي نمايد ( ۶ )
تحقیق تكوين يك روش گاز كروماتوگرافي انتخابي جهت تعيين مقدار آمانتادين در مايعات بيولوژيك
نوشته تحقیق تكوين يك روش گاز كروماتوگرافي انتخابي جهت تعيين مقدار آمانتادين در مايعات بيولوژيك اولین بار در فايل مارکت - بازار فايل. پدیدار شد.
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
تحقیق در مورد آفازي (آنومي)
آفازي (آنومي)
فراهم كردن منبع براي تمرينات باليني، تحقيقات در آفازي و همچنين تحقيقات روان – زبان شناختي
۱-۱بيان مسأله
از آن جائيكه عموميترين و رايجترين عارضه و علامت در آفازي، آنومي[۱] يا نام پريش است، نياز به يك آزمون استاندارد در اين زمينه (به طور خاص) احساس ميشود. از اين رو هدف ما از تهيه تست مذكور، فراهم كردن منبعي براي تمرينات باليني، تحقيقات در آفازي و همچنين تحقيقات
۲-۱ كاربردهاي مجموعه
در تحقيقات روان بازشناختي كه روي افراد بزرگسال انجام ميشود ممكن است از دادههايي استفاده شود كه با نظام بازنمائي ذهني اسامي و افعال[۳] در واژگان ارتباط دارند. يعني كه به كاربردن الگوهايي از قبيل: تصاوير متحرك (انيميشن)، ناميدن واژگان مكتوب، تكاليف، قضاوت واژگاني[۴]، مطالعات اوليه و … . همچنين موارد هماهنگ شده در مجموعه براي مطالعات تصويربرداري مغزي[۵] در گروه بيماران آفاي و افراد غير آسيب مغزي مفيد خواهد بود.
در تحقيقات بر روي بزرگسالان مبتلا به
از آن جائيكه يافتههاي مشابه را ميتوان در كيفيتهاي مختلف به كار برد، اين مجموعه قادر به فراهم ساختن نشانههايي است كه ما را از وجود كمبود مداليتة خاص در اسامي و افعال آگاه ميسازد.
در اين مجموعه ميتوان آيتمهاي اسامي را براساس طبقات معنايي گروهبندي كرد، مانند حيوانات، آيتمهاي غذايي و مشاغل و به منظور آشكار ساختن كمبودهاي ناميدن طبقات ويژه مورد استفاده قرار داد. در اين مجموعه شمار زيادي از آيتمها در رسيدن به اهداف ارزيابي باليني مؤثر خواهند بود.
ارزيابي درستي ناميدن تصاوير، با به كارگيري مجموعه آيتمها در قبل و بعد از درمان به درمانگر اجازه خواهد داد كه دقيقاً تأثيرات مداخلهاي را اندازهگيري ميكند.
در نهايت انتظار ميرود كه اين اطلاعات براي رسيدن به اهداف درماني، چه بسا مفيد باشند. شمار زياد تصاوير شي و عمل[۸]، اين امكان را به درمانگران ميدهندكه صورتهاي فراواني از فعاليتهاي درماني را با استفاده از تصاوير و نامهايشان طرحريزي كنند. براي مثال ممكن است از بيماران خواسته شود تصاويري را انتخاب كنند كه به طريقي با يكديگر در ارتباطند، يا تصوير يك فعل را با تصوير شيء مناسب هماهنگ كنند و يا تصاويري را برگزينند، كه عنوانشان با صداي خاصي آغاز ميشود.
۳-۱ تعريف مفاهيم
مسيرهاي درونداد[۹]: وسيلهاي براي انتقال اطلاعات مورد توجه شامل: موضوعات شنيداري، كلامي، نوشتاري، بينايي و ژسچرها
مسيرهاي برونداد[۱۰]: شامل گفتار، نوشتار و ژسچرها ميباشد.
آسيبهاي معنايي در مقولة خاص (ويژه): آشفتگي در درك يا توليد مقولههاي معنايي انتخابي، همراه با عملكرد حفظ شده در ديگر مقولهها.
سيستم واژگاني[۱۱]: مجموعة پيچيده و پراكندهاي از مكانيسمهاي حفظ بازنمائي براي كلمات، اسامي و افعال آشنا و نيز پردازشهاي لازم جهت كدشكني و كدسازي محركهاي ناآشنا.
قضاوت واژگاني: تكليفي كه در آن بيمار تصميم ميگيرد كه آيا محرك ارائه شده يك كلمه يا اسم واقعي است يا كلمه و اسم بيمعني است.
در ونداد واجي واژگان: مكانيسم ذخيرة بازنماييهاي كلمات بياني آشنا، كه قبلاً شنيده شدهاند.
برونداد واجي واژگان: مكانيسم دخيرة بازنمائيهاي كلمات بياني آشنا كه قبلاً توليد شدهاند.
آفازي بينايي [۱۲]: آسيب مداليتة ويژة بينايي در ناميدن اشياء مشاهده شده در حضور پردازش معنايي پايه. اين پردازش معنايي پايه از طريق شرح و تفصيل يا ژسچر مربوط به شيءديده شده، كه فرد در ناميدن آن ناتوان است، مشخص ميشود.
كري خاص كلمه [۱۳]: آسيب مداليتة ويژة شنيداري در پردازش در ونداد گفتاري.
سيستم معنايي: مكانيسم واژگاني مسئول در ذخيرة بازنماي معنايي براي ژسچرها، اسامي و كلمات آشنا.
بازنمائيهاي بينايي اشياء [۱۴]: مكانيسم نگهداري حافظهها براي اشيائي كه قبلاً مشاهده شدهاند.
فصل ۲
۱-۲ مقدمه
در سخن گفتن، بازيابي واژگاني[۱۵] بعنوان يك فرآيند رقابتي[۱۶] عمل ميكند و اين امر با تعيين ميزان تأثيري كه بافت معنايي[۱۷] در ناميدن تصوير و واژه بر جاي ميگذارد، محقق ميشود.
در تستها و آزمونهاي انجام شده در اين زمينه، مشخص شده، زمانيكه طبقات معنايي آيتمها مشابه هستند، مدت زمان ناميدن تصوير به مراتب طولانيتر از زماني است كه مضمون آيتمها از طبقات مختلف هستند[۱۸]. در حاليكه اگر اين آيتمها در بافت معنايي ناميده شوند، نتايج معكوسي حاصل ميگردد. يعني در بافتي كه آيتمها از طبقات مشابه هستند، نامگذاري اين آيتمها در مدت زمان كوتاهتري صورت ميگيرد.
بطور كلي اين يافتهها، مهر تأييدي بر اين ادعا هستند كه در فرآيند سخن گفتن، تأثير مداخلهاي بافت معنايي، رقابتي را در
[۱]. Anomia
[۲]. Psycholinguistic
[۳]. Noun & verb represantotion
[۴]. Lexical decision
[۵]. Brain topography
[۶]. Language impairment
[۷]. Investigatory word- Picture tosks
[۸]. Object & Action
[۹]. Modalities
[۱۰]. Output Modols
[۱۱]. Lexical System
[۱۲]. Optic aphasia
[۱۳]. Pure word deafness
[۱۴]. Visual Object Representations
[۱۵]. Lexical retrieval
[۱۶]. Competitive Preccess
[۱۷]. Semantic Context
[۱۸]. Steward & Kroll
معيار سازي تست ناميدن در مقولههاي اسامي و افعال….
۱-۱ بيان مسئله …………………………
۲-۱ كاربردهاي عمومي ………………………
۳-۱ تعريف مفاهيم …………………………
۱-۲ مقدمه………………………………
۲-۲ مدل پردازش واژگاني…………………….
۳-۲ مكانيسمها ……………………………
– سطح بازشناسي………………………
– پردازش معنايي……………………….
– برونداد واژگان………………………
۴-۲ آسيبها……………………………….
– سطح بازشناسي………………………
– درونداد واژگاني……………………
– پردازش معنايي……………………….
– برونداد واژگاني……………………
۵-۲ كاربردهاي كلينيكي مدلواژگاني……………
– جدول ارزيابي تكاليف واژگاني…………
فصل سوم (معرفي تست)…………………………
۱-۳ مقدمه………………………………
۲-۳ موارد كاربردي مجموعه…………………
۳-۳ ساختار تست……………………………
– انتخاب گزينه………………………
– طبقهبندي اطلاعات قراردادي……………
– شكل دستوري افعال در مجموعه……………
۴-۳ ساختار ليستهاي تطبيق داده شده…………
– بسامد………………………………
– سن فراگيري………………………….
– ميزان آشنايي………………………
– شاخصهاي ديگر………………………
– قابليت تصوير………………………
– پيچيدگي بينايي………………………
۵-۳ زيرگروه ليستها………………………
۶-۳ اطلاعات بدست آمده از شركتكنندگان سن بدون آسيب مغزي
۷-۳ نحوه استفاده و اجراي اين مجموعه بعنوان يك وسيلة ارزيابي
۸-۳ فرمهاي معرفي………………………….
۹-۳ راهنمائيهايي براي ارزيابي و آزمودن بيماران آفازيك
۱۰-۳ ارزيابي رفتارهاي بيمار آفازيك………….
فصل ۴ (اجراي تست)…………………………….
۱-۴ ساختار تست شي و عمل……………………
– شماره آيتم………………………….
– هدف………………………………
– پاسخ اوليه………………………….
– مدت زمان ارائه پاسخ………………….
– يادآوري…………………………….
۲-۴ شرايط تحصيلي و سني شركتكنندگان………….
۳-۴ جداول ارزيابي…………………………
– ناميدن اسامي………………………
– ناميدن افعال………………………
فصل ۵ (بحث و نتيجهگيري)……………………
۱-۵ تهيه جدول آماري……………………….
۲-۵ نتيجهگيري…………………………….
۳-۵ جداول نتايج…………………………
تحقیق در مورد آفازي (آنومي)
نوشته تحقیق در مورد آفازي (آنومي) اولین بار در فايل مارکت - بازار فايل. پدیدار شد.
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
تحقیق مدلهاي محاسباتي عصبي از تأثيرات جانبي ناحية آسيب ديده مغز روي نواحي دورتر از منطقه آسيب ديده
اختلال ناگهاني در منطقه اي از مغز، مثلاً در اثر سكته هاي مغزي، باعث
اين پديده باعث شده ، خصوصاً در مورد ارتباط بين نيمكره چپ و راست مغز، مسأله ويژه اي كه در ارتباط با هر يك از نيمكره ها وجود دارد باعث مشكل در فهم و درك پديده شود. اين مقاله بعضي از مدلهاي Neurocouputetional اخير را مورد مطالعه قرار داده (اثر و كيفيت diashisis) مدل ارائه شده تنها يك مدلي است كه همه خصوصيت ديگر بين نيمكره ها و همه اثر diashisis را شرح مي دهد. در انتها، نتايج تأثيرات زيرقشري نيمكره چپ و راست روي خصوصيت نيمكره ها مورد بررسي قرار مي گيرد.
۱- مقدمه: Stoke : يا (سكته مغزي) ، اختلال ناگهاني است كه در جريان supply كردن خون براي مغز بوجود مي آيد. زمانيكه يك سد ناگهاني در برابر جريان خون در سرخرگهاي مغزي ايجاد مي شود متعاقب آن باعث كمبود خون رساني به آن ناحيه شده و ايسكميك مغزي را به دنبال دارد. سكته مغزي يكي از بيماريهاي شايع در نورولوژي است. براي مثال سومين عامل مرگ در كشور آمريكاست و اغلب موارد باعث نقص در بستر كرونيك (نقص در سيستم عصبي ، عضلاني قلبي ) اختلاف در زبان و صحبت كردن و مشكلات حافظه اي را به دنبال دارد. اين باعث شده كه توجه بسيار زيادي روي تحقيقات در مورد اين مطلب در طي چند دهة اخير صورت گيرد. اكثر اين تحقيقات به دنبال اصلاح كردن يافته ها و دانسته ها درباره مكانيسم و پاتوفيزيولوژي اين بمياري (strake) هستند. يافته ها اين تحقيقات در اكثر موارد بسيار پيچيده و حتي بسيار مورد بحث و جدل بوده اند.
در حال حاضر يك ترديد ذاتي دربارة اينكه چه فاكتورها و عواملي باعث مي شوند كه ناحيه آسيب ديدة اوليه به بافتهاي مجاور مغز گسترش يابد، وجود دارد.
پيچيده بودن مغز در حين سكته مغزي باعث شده به اين نتيجه برسيم كه مدلهاي Computational مي توانند ابزار بسيار قدرتمندي براي درك عميق ما دربارة Stroke باشد. محدوديت دربارة تكنولوژي مدلهاي عصبي و علم نورد سيانتيفيك Neurosaentific باعث شده بوجود آوردن و ساختن جزئيات مدل غيرممكن و غير عملي باشد.
هر چند كه ثابت شده كه مطالعه روي بعضي قسمتهاي بخصوص از سكته مغزي ممكن مي باشد. (يا مثل ديگر اختلالات نورولوژيك ]۲و۱[ ) بوسيله مدلهاي عصبي براي مثال يافته هاي بسياري از مدلهاي عصبي ]۳۰۰۰۷[ روي اين متمركز شده اند كه قشر آسيب ايده چطور روي بافتهاي مجاور، فعاليتهاي و حركتي آن را مختل مي كند.
اين مدلها ، نتايجي كه داده اند بيشتر مبتني بر مشاهده هاي بعدي روي مطالعات حيواني بوده ]۹/۸[ ديگر مدلهاي Computational به عنوان متدهاي مرتبط استفاده شده است براي آزمايش كردن: (به عنوان مثال : چطور تغييرات بيوشيميايي / بيوفيزيكي كه بافت آسيب ديده مغز اتفاق مي افتد،مي تواند اختلال اوليه را و چطور آنها مي توانند نامتقارن بودن چپ و راست فعاليت الكتريكي كه از مغز ثبت مي شود، توضيح دهند. ]۱۲[
يكي از موضوعات مهمي كه دربارة Stroke وجود دارد و بعنوان يكي از حل نشده، باقيمانده است مكانيزمهايي است كه دربارة اثر اختلال در ناحيه دورتر وجود دارند: مطابق با موضوع، سكته به دليل نقص سيستم نورولوژيك مستقيماً قابل پخش به نواحي آسيب دديه است. بعضي ديگر از نقصهاي كلينيكي (clinical) مطابق با اختلال (secondar fictional) در فاصله دورتري از ناحيه آسيب ديده مغزي ديده مي شوند. كه حتي از لحاظ ارتباط عصبي دوم از يكديگر جدا مي باشند. (پديدة diaschisis ) مكانيزمهاي تأثيرات cmote ، خصوصاً كه مورد interaetion بين چپ و راست مغز باعث شده كه فهم ها در درك تئوريهاي ويژه femispheric با مشكل مواجه شود.
در بخش بعدي با تأثيرات remote از اختلالات موضعي مغز را مورد مطالعه قرار مي دهيم و اينكه چرا در فهم مطالب با مشكل مواجه مي شويم. در قسمت بعدي سپس بعضي از مدلهاي عصبي كه ارتباط بين ناحيه هاي چپ و راست نيمكره مغزي را شامل مي شود مورد مطالعه قرار مي دهيم.
وقتي كه اين مدلها در نهايت براي simulate كردن ناحيه آسيب ديده بكار گرفته شد، هيچ فرض مدللي دربارة تبادلات femispheric (literaction) از طريق Corpus collosun ، قادر نخواهد بود نتايجي را كه شامل تنها استنباط از يك طرف (وجه) (lateralization) و يا به وسيله تغييرات diasctisis است بدست آورد
در نهايت قضيه را با بحث در مورد نتيجه اي كه از آزمايشات couputational بدست آورده ايم تمام مي كنيم هر چند در قسمت زير ، مدلي را ارائه مي كنيم كه بتواند ۱- هر دو مسأله (substantial Specilization , diashisis) را پوشش دهد.
۲- مسأله دشوار Callosal
متعاقب سكته مغزي در يك لوب از مغز، كاهش شديد فعاليت عصبي، كاهش متابوليسم و اكسيداسيون و كاهش جريان خون در مغز را در ناحيه مجاور (ناحيه بدون آسيب) خواهيم داشت (Contralateraly) (Oxidative Metabelism) ]14 و ۳[
و نميكره بوسيله مسير بزرگي از فيبرهاي عصبي به نام (Corpas callosum) به هم ارتباط دارند.
اين نوع از بيماري diashisis ، اغلب به عنوان transcallosal diashisis معروف است.
شدت خارج شدن از حالت نرمال متناسب با حجم و شدت ناحيه آسيب ديده (intract) عنوان مي شود. و تغييرات تا سه الي چهار هفته بعد از آسيب (سكته) روند پايداري از خود نشان مي دهد. به علاوه ، اغلب پذيرفته شده كه traascallasl diashisis جوابگوي قسمتي از اختلالاتي كه در سكته رخ مي دهد،مي باشد. ]۱۴[ مثلا شامل يافته هاي مربوط به فعاليتهاي حسي حركتي (Sensorimoter) متعاقب آسيب ]۱۵[ اگر چه كه حتي در اين مورد هم مورد بحث و challenge مي باشد. ]۱۶[.
به طور گسترده اي فرض مي شوند اولين مكانيسم پاسخگو براي transcallosal disshsis حذف ورودي هاي تحريك از نيمكره آسيب ديده به نقطه مقابل آن در نيمكره ديگر از طريق callosrm corpus است.
اگر چه ،تغيير در نورتر سميترها (neurotransmitters) و پديده steal” ]19-17 و ۱۵و ۱۴[ ]تغيير حالت و برگشت چيزي از حالت نرمال[ حفاظت از چنين آسيبهايي از مسيرهاي متفاوتي صورت ميگ يرد. براي مثال ؛ مدلهاي حيواني ثابت كرده اند كه تأثيرات متقابل و catoalateral از يك سكته شديد در يك نيمكره به وسيله قسمت ابتدايي Corpus callosum كاهش پيدا كرده و يا حذف شده ]۲۱و ۲۰[ بنابراين ، اكثر نرونهايي كه داراي آسونهايي در Corpus callosum هستند داراي سلولهاي هرمي (pyromidal) و قسمتهاي اصلي آنها به سلولهاي هرمي ختم و داراي سلولهايي با موقعيت ثابت با سيناپسهاي نامتقارن هستند.]۲۳ و ۲۲[.
همه اينها مكانيسم كاهش اثر اختلال در ناحيه مقابل و تأثير آن روي بافتهاي بدون آسيب از طريق corpus callosum دفاع مي كنند.
هر چند كه فرض تأثيرات torscallosal در ابتدا تحريكي است پذيرفته شده است اما بازهم، مورد بحث باقي مانده است. منتقدان بسياري (مخالفان ) روي ارتباط و interaction بين دو نيمكره كه آيا فعاليتشان بازدارنده است يا رقابتي؟! تناقض دارند. ]۳۲-۲۵[
فرضيه اي كه انتهاي اين ديدگاه مورد حمايت است اين حقيقت است كه مكانيسم تحريكي torscallosal به صورت الكتروفيزيولوژيكي اندازه گيري شده و ثابت كرده اند كه داراي رامند كم يعني در زير استانه تحريك است (subthereshold) و در ادامه ثابت شده كه مكانيسم آن بيشتر بازدارنده است.]۳۳[
تحقیق مدلهاي محاسباتي عصبي از تأثيرات جانبي ناحية آسيب ديده مغز روي نواحي دورتر از منطقه آسيب ديده
نوشته تحقیق مدلهاي محاسباتي عصبي از تأثيرات جانبي ناحية آسيب ديده مغز روي نواحي دورتر از منطقه آسيب ديده اولین بار در فايل مارکت - بازار فايل. پدیدار شد.
لطفا از لینک زیر دانلود کنیدPowered by
درباره این سایت